گنجور

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱

 

ای از بنفشه ساخته بر گل مثال‌ها

در آفتاب کرده ز عنبر کلال‌ها

هاروت تو ز معجزه دارد دلیل‌ها

ماروت تو ز شعبده دارد مثال‌ها

هرروز بامداد برآیی و بر زنی

[...]

سنایی
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱

 

رونق به فر دولت او یافت حال‌ها

ورنی نبود حال جهان بی‌محال‌ها

خوبی نداشت حال جهان بی‌وجود او

بی‌روی خوب، خوب نباشند حال‌ها

سودای مهتران همه در حفظ مال‌هاست

[...]

ادیب صابر
 

کمال‌الدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۷ - و قال ایضاً یمدحه

 

ای دیده گوشمال ز جود تو مال‌ها

پاینده باد دولت تو دیر سال‌ها

ننگاشته به خامهٔ اندیشه تا ابد

نقّاش ذهن مثل تو اندر خیال‌ها

بر چرخ مشتری که سعادت ازو برند

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

سعدالدین وراوینی » مرزبان‌نامه » باب دوم » داستان غلام بازرگان

 

جایی رسیده‌ای که نبیند محیطِ تو

گر سوی چرخ بر شود اندیشه سالها

روزی که روزگار بنایِ تو می‌نهاد

ناهید رودها زد و خرشید فال‌ها

سعدالدین وراوینی
 

نظام قاری » دیوان البسه » غزلیات » شمارهٔ ۵ - مولانا علی دردزد فرماید

 

هرچند روی دوست نبینیم سال‌ها

ما را بود هنوز امید وصال‌ها

دارم بسی ز ریشه‌پوشی خیال‌ها

یابم ز عقد طره دستار حال‌ها

با رخت رقعه رقعه که وصله زدم برو

[...]

نظام قاری
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰

 

پیش از بنای دیر جهان دیر سال‌ها

با دوست بوده‌ایم به انواع حال‌ها

سرخوش ز جام وصل و در آغوش یار خود

بودیم بی‌جفای رقیب و ملال‌ها

معشوق را به ما نظری عاشقانه هست

[...]

اسیری لاهیجی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷

 

تا جان ما گذشت ازین قیل و قال‌ها

دل را به یاد روی تو ذوقست و حال‌ها

تا شسته شد ز لوح دلم نقش غیر دوست

جان مرا به اوست مدام این وصال‌ها

تا کرده‌ام به حسن تو تشبیه ماه و خور

[...]

اسیری لاهیجی
 

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲

 

از بس که در معارضه دیدم مثال‌ها

عاجز شدم ز کشمش احتمال‌ها

با آن که هیچ مطلب ممکن روا نشد

دل خوش نمی‌کنیم مگر از محال‌ها

آنجاست برگ عیش که هرسو فشانده‌اند

[...]

عرفی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹۷

 

نتوان به بی‌مثال رسید از مثال‌ها

از ره مرو به موج سراب خیال‌ها

بانگ جرس ز خوبی یوسف چه آگه است؟

در کنه ذات حق نرسد قیل و قال‌ها

زرین چو برگ‌های خزان دیده گشته‌اند

[...]

صائب تبریزی
 

حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۸۶

 

ای امّت نگاه تو، جادو خیال‌ها

صحرانورد گردش چشمت، غزال‌ها

افشانده‌اند بال و پر، از بس که می‌زنند

پر در هوای بام تو فرسوده‌بال‌ها

حزین لاهیجی
 

وحدت کرمانشاهی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳

 

بشنو ز ما که تجربه کردیم سال‌ها

بی‌حاصلی است حاصل این قیل و قال‌ها

حالی اگرچه رند خرابات خانه‌ایم

لیکن فقیه مدرسه بودیم سال‌ها

یعنی به می ز آینه دل زدوده‌اند

[...]

وحدت کرمانشاهی
 
 
sunny dark_mode