×
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۸
رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین
رفتار او نظر کن و غنج و دلال بین
دل در هوای وصل تو صد بال و پرگشاد
شهباز همتش نگر و پر و بال بین
حال دلم ز شوق رخت سوز و زاریست
[...]
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۴
شاهانه رخش راندن آن خردسال بین
در خردی آن بزرگی و جاه و جلال بین
بر ماه تازه پرتو حسنش نظر فکن
صد آفتاب تعبیه در یک هلال بین
شد فتنهٔ زمانه مهش بدر ناشده
[...]