گنجور

سنایی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - ترجیع در مصیبت ضیاء الدین محمد مشهور به سیف المناظرین

 

از نکبت زمانه و حال و محال او

تا چند گویم ای مه دی ماه و حال او

خود در کمال چرخ نه بس آب و روشنیست

ای خاک تیره بر سر چرخ و کمال او

خون فنا بریخته کو ریخت خون او

[...]

سنایی
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۵

 

یعنی دوای جان، فلکی کز جلال او

عین الکمال کرد ستم بر کمال او

یعنی دوای جان فلکی کز جلال او

عین الکمال کرد ستم بر کمال او

یعنی دوای جان، فلکی کز جلال او

[...]

مجیرالدین بیلقانی
 

عراقی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲

 

برتر ز چند و چون جبروت جلال او

بیرون ز گفت و گو صفت لایزال او

نگذاشت و نگذرد نظر هیچ کاملی

گرد سرادقات جمال و کمال او

گر نیستی شعاع جمالش، همه جهان

[...]

عراقی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۳

 

عالم منور است به نور جمال او

داریم ما کمال ولی از کمال او

نقش خیال اوست که بر دیده رو نمود

در خواب دیده ایم از آن رو خیال او

آب حیات ماست که نوشند تشنگان

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۴

 

نقشی نبسته ایم به غیر از خیال او

حسنی نیافتم جدا از جمال او

از لوح کائنات نخواندیم هیچ حرف

کان حرف را نبود خطی از مثال او

ما را هوای چشمهٔ آب زلال نیست

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۹ - داعی شیرازی قُدِّسَ سِرُّه

 

ای آنکه از خدا طلبیدی وصال او

آیینه صاف کن که ببینی جمال او

بی عشق هر که گفت که این راه ممکن است

بر ما نه لازم است شنیدن محال او

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode