گنجور

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲

 

سد حیف از محبت بیش از قیاس ما

با بیوفای حق وفا ناشناس ما

بودی به راه سیل بسی به که راه او

طرح بنای عشق محبت اساس ما

عیبش کنند ناگه و باشد به جای خویش

[...]

وحشی بافقی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳

 

تا بوی‌گل به رنگ ندوزد لباس ما

عریان‌گذشت زین چمن امید ویاس ما

دل داشت دستگاه دو عالم ولی چه سود

با ما نساخت آینهٔ خودشناس ما

خاکی و سایه‌ای همه‌جا فرش کرده‌ایم

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode