گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٢٢ - وله ایضاً قصیده در مدح زنگی بیک محمد برکال قتلغ

 

ای چشم مست دلربای تو مست از شراب حسن

وی لعل جانفزای تو سیراب از آب حسن

خرم دمی که بر رخت از شعله های می

بینم عرق نشسته چو بر گل گلاب حسن

چون لب بخنده گشائی گمان برم

[...]

ابن یمین
 

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۶

 

ای گشته طالع ازرخ تو آفتاب حسن

دایم فروغ آتش رویت زآب حسن

دیدم رخ چو آتشت ای دوست چشمه ییست

هم آب لطف در وی وهم آفتاب حسن

گاهی رخت خراج ستاند زماه وگاه

[...]

سیف فرغانی
 
 
sunny dark_mode