گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - در مدح امیر ابراهیم بن حسن

 

ماند بچنگ دشمن پرتاب تاب او

باشد گشاده بر همه ارباب باب او

قطران تبریزی
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷۳ - ثنای سیف الدوله محمود

 

بر من بتافت یار و بتابم ز تاب او

طاقت نماند پیش مرا با عتاب او

این روی پر ز دره و در خوشاب گشت

از آرزوی دره و در خوشاب او

از رشگ آن نقاب که بر روی او رسد

[...]

مسعود سعد سلمان
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٧٢۶

 

کردم سئوال از کرم خواجه حاجتی

بیرون ز وعده ئی نشنیدم جواب او

طبعش بگاه وعده بود راست چون سحاب

با رعد و برق لیک نبارد سحاب او

نی ابر باز میشود از روی آسمان

[...]

ابن یمین
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۸۱۶

 

آن ترک نیم مست که جان شد خراب او

صد بار سوختیم ز ناز و عتاب او

بر طرف بام اگر مه شبگرد بیندش

شرمنده گردد از رخ چون آفتاب او

من کیستم که بوسه زنم پای دوست کاش

[...]

جامی
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۱

 

آمد بهار و لشکر گل در رکاب او

صحرانشین بود سپه بیحساب او

هر نوبهار طفل دبستان گلشنست

هر غنچه ایکه وا شده باشد کتاب او

بلبل بروی گل غزلی را که سر کند

[...]

کلیم
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۲

 

هر کس شکست طرهٔ پرپیچ و تاب او

زلفش چو مار گشت و درآمد به خواب او

یک بوسه ای که دل طلبد ز آن دهان تنگ

صد بحث می کند لب حاضر جواب او

برکند صبر لنگر سنگین خویش را

[...]

سعیدا
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » چند مرثیهٔ دیگر » بند بیست و سوم

 

از روزگار داد و فغان ز احتساب او

فریاد از تطاول و از انقلاب او

در کام اشقیا نچکاند جز انگبین

در جام اتقیا همه زهر مذاب او

ای روزگار باتو چه کرده است بوتراب

[...]

وفایی شوشتری
 
 
sunny dark_mode