گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۷۸

 

من گوش کشان گشتم از لیلی و از مجنون

آن می کشدم زان سو وین می کشدم زین سون

یک گوش به دست این یک گوش به دست آن

این می کشدم بالا وان می کشدم هامون

از دست کشاکش من وز چرخ پرآتش من

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » دوم

 

آن دل که ترا دارد هست از دو جهان افزون

هم لیلی و هم مجنون باشند ازو مجنون

مولانا
 

ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۹

 

ای عارض گلگونت عکسی زده بر گردون

خورشید شده پیدا ز آن عکس رخ گلگون

چون لعل تو سلک در در خنده کند پیدا

با لطف وی از جز عم افتد گهر موزون

بیرون نرود یکدم مهرت ز دل تنگم

[...]

ابن یمین
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام » شمارهٔ ۱۲ - مخمس غزل شیخ سعدی در مصیبت

 

ای لعل لبت میگون وی سرو قدت موزون

عذر ای جمالت را من وامق و من مفتون

رفتی تو و جانا رفت جان از تن من بیرون

ای خوب تر از لیلی بیم است که چون مجنون

غروی اصفهانی
 
 
sunny dark_mode