گنجور

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۸

 

حلقه چون زد در دی زلفان رخ جانان را

مانا ز گلستان پر گل کرده به دامان را

ای کز اثر خنده دل پرور و جان بخشی

بر کشتهٔ خود بگشا باری لب خندان را

رویت گل و لب شکر، من خسته، تو جان پرور

[...]

وفایی مهابادی
 
 
sunny dark_mode