گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷

 

رفتم به سوی مصر و خریدم شکری را

خود فاش بگو یوسف زرّین کمری را

در شهر که دیده‌ست چنین شهره بتی را؟

در بر که کشیده‌ست سهیل و قمری را؟

بنشاند به مُلکت مَلِکی بنده بد را

[...]

مولانا
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١١

 

چشم پدر از هجر تو پوشیده چو گردید

فرزند دل افروز من ای بدر منیرا

پیراهن خود تحفه فرست ای پسر و گوی

القره علی وجه ابی یات بصیرا

ابن یمین
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۰۴ -

 

ای پیک صبا مصر وصالم بکف آمد

از جای بجنب آخر و برخیز بشیرا

پیراهن این یوسف گم گشته خون تر

القاه علی وجه ابی، یات بصیرا

حدیث شوق دارد عرض و طولی

[...]

سلمان ساوجی
 
 
sunny dark_mode