گنجور

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۴۱

 

چون دو رخ او گر قمرستی بفلک بر

خرشید یکی ذرّه ز نور قمرستی

چون دو لب او گر شکرستی بجهان در

صد بدرۀ زر قیمت یک من شکرستی

عنصری
 

امیر معزی » ترکیبات » شمارهٔ ۳

 

گر چون تو به ترکستان ای بت پسرستی

هر روز به ترکستان عید دگرستی

ور در خُتن وکاشغرستی چو تو یک بت

محراب همه کس ختن و کاشغرستی

چون دو رخ تو گر قمرستی به فلک بر

[...]

امیر معزی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲

 

هر مرغ کز آن گلبن نو باخبرستی

هر نغمه که سر کرد بسی با اثر ستی

شادیم ز فرخندگی بخت که ما را

فرخنده نگاری است که فرخ سیرستی

ما خسته نشینیم و تو در چشمهٔ نوشی

[...]

فروغی بسطامی
 
 
sunny dark_mode