گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۸

 

ای عید دوم آمده روی چو نگارت

قربان شده زان عید چو من بنده هزارت

مه را چه ولایت که کشد لشکر انجم

چون تافته شد طره خورشید سوارت

آن روز ز پرگار بشد دایره ما

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲

 

ای خاک درت سرمهٔ ارباب بصارت

در تأدیت مدح تو خم، پشت عبارت

گرد قدم زائرت، از غایت رفعت

بر فرق فریدون ننشیند ز حقارت

در روضهٔ تو خیل ملایک، ز مهابت

[...]

شیخ بهایی
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹

 

ما را به سراپرده گل رفت اشارت

برقع ز رخ افکندش، ای دیده بشارت

کام دهن از بهر چه شیرین نکنم من؟

شکر دهن ار می دهدم زهر مرارت

من خاک شوم در طلب و او ننهد پای

[...]

افسر کرمانی
 

صامت بروجردی » کتاب النصایح و التنبیه » شمارهٔ ۹ - و برای او علیه الرحمه

 

حاجی پی شهرت رود از بهر زیارت

گردیده زیارت همه اسباب تجارت

تاجر شده فاجر عوض سود و خسارت

رفته به ثریا ز ثری سقف عمارت

شان علمارفته و هر کس به جسارت

[...]

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب النصایح و التنبیه » شمارهٔ ۹ - و برای او علیه الرحمه

 

حاجی پی شهرت رود از بهر زیارت

گردیده زیارت همه اسباب تجارت

تاجر شده فاخر عوض سود و خسارت

رفته به ثریا ز ثری سقف عمارت

شأن علما رفته و هر کس به جسارت

[...]

صامت بروجردی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

می خواست (ملک) خود برساند به وزارت

با زور سفارت

میرزاده عشقی
 
 
sunny dark_mode