گنجور

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۰۹

 

میلاو منی، ای فغ و استاد توام من

پیش آی و سه بوسه ده و میلاویه بستان

رودکی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

توسروی وبر پای نکوتر که بود سرو

نی نی که ترا سرو رهی زیبد بنشین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

امروز مرا رای چنانست که تاشب

پیوسته ترا بینم تو نیز مرا بین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

چشم من و آن روی پر از لاله و پرگل

دست من و آن زلف پر از حلقه و پر چین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

زان رخ چنم امروز گل و لاله سیراب

زان ساده زنخدان، سمن تازه و نسرین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

تا ظن نبری، چشم وچراغا! که شب آمد

چشم و دل من سیر شود زان رخ سیمین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

من بر تو شب و روز نگه خواهم کردن

چندین به چه کارست حدیثان نگارین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

امروز به شادی بخورم با تو که فردا

ناچار مرا میر برد باز به غزنین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

یوسف پسر ناصردین آن سر و مهتر

سالار و سرلشکر سلطان سلاطین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

ای بار خدایی که نبیند چو تویی تخت

ای شهر گشایی که نبیند چو تویی زین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

پر پاره زر گردد جایی که خوری می

پر چشمه خون گردد جایی که کشی کین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

چون جام بکف گیری از زر بشود قدر

چون تیغ بر آهنجی از خون برود هین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

شیران فکنی شرزه و پیلان فکنی مست

شیران به خدنگ افکنی و پیل به زوبین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

پیل ازتو چنان ترسد چون گودره از باز

شیر از تو چنان ترسد چون کبک ز شاهین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

ای سخت کمانی که خدنگ تو ز پولاد

ز آنسان گذرد کز دل بدخواه تو نفرین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

گر موی بر آماج نهی موی شکافی

وین از گهر آموخته ای تو نه ز تلقین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

آماج تواز بست بودتا به سپیجاب

پرتاب تو از بلخ بود تا به فلسطین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

از گوی تو روزی که بچوگان زدن آیی

ده بر رخ ماه آیدو صد بر رخ پروین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

چندانکه بشمشیر تو بدخواه فکندی

فرهاد مگر که بفکنده ست به میتین

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

از آرزوی جنگ زره خواهی بستر

وز دوستی جنگ سپرداری بالین

فرخی سیستانی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode