گنجور

ملک‌الشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۳ - غزل

 

گفتی که ممیر وخته مو لبیکمه گفتم

هی هی به خدا خوب تو گفتی مو شنفتم

ای شیر نر عشق‌، تقلای مو پوچه

ای بوده مقدر که به چنگال تو بفتم

تا زور دری تیز بزن بازوی صیاد

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode