ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۰
ای هفت مدبر که بر این پرده سرائید
تا چند چو رفتید دگر باره برآئید؟
خوب است به دیدار شما عالم ازیرا
حوران نکو طلعت پیروزه قبائید
سوی حکما قدر شما سخت بزرگ است
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۸
ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
معشوق همین جاست بیایید بیایید
معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
در بادیه سرگشته شما در چه هوایید
گر صورت بیصورت معشوق ببینید
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۶
مرغان که کنون از قفس خویش جدایید
رخ باز نمایید و بگویید کجایید
کشتی شما ماند بر این آب شکسته
ماهی صفتان یک دم از این آب برآیید
یا قالب بشکست و بدان دوست رسیدست
[...]
مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سیو دوم
بر دلبر ما هیچ کسی را مفزایید
مانندهٔ او نیست کسی، ژاژ مخایید
ور زانک شما را خلل و عیب نمودست
آن آینه پاک آمد، معیوب شمایید
بستهست مگر روزن این خانهٔ دنیا
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۰۳
ای پرده سرایان که درین پرده سرائید
از پرده برون شد دلم آخر بسر آئید
یکدم بنشینید که آشوب جهانید
یکره بسرائید چو مرغ دو سرائید
شکر ز لب لعل شکر بار ببارید
[...]
حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۰
عشاق وفاپیشه اگر محرم مائید
از خود بدر آئید و در این بزم درآئید
در بزم احد غیر یکی راه ندارد
با کثرت موهوم در این بزم میائید
تا نقش رخ دوست در آیینه به بینید
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۵۳
خشت از سرخم پنبه ز مینا بربایید
برچهره خود روزن جنت بگشایید
در پرده نشستن به زنان است سزاوار
مردانه ازین پرده نیلی بدر آیید
از سایه ببرید اگر مهر پرستید
[...]
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۴
تا چند از این خاک بمیرید و بزائید
گامی بگذارید و بر افلاک بر آئید
بکبار بمیرید و دوم بار نمیرید
یکبار بزائید و دوم بار مزائید
یکروز مباشید و همه روز بباشید
[...]