×
فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۴۲
عاشق همه دم زار و حزین می باشد
سودا زده و بی دل و دین می باشد
ای دل مکش اندوه ز بسیاری غم
خوش باش که عاشقی چنین می باشد
عرفی » رباعیها » رباعی شمارهٔ ۸۶
عشق تو خرابات نشین می باشد
کوی تو بهشت عقل و دین می باشد
در دور تو هست جای دل در کف دست
در عهد تو جان در آستین می باشد
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۹
هرگز نه ترا دل غمین میباشد
نی،تر ز سرشکت آستین میباشد
نی چهره چون کاوه و، نه دردی چون کوه
از حق مگذر، بندگی این میباشد؟!