گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۱۶

 

من ادهمم از خون دل ابرش گردم

پس طرفه نمانم که منقش گردم

در آتش از آب دیدگان خوش گردم

من انگشتم بدم که آتش گردم

مسعود سعد سلمان
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السابع: فی خصال الحمیده عن العقل و العلم و ما یحذو جذو هذا النمط » شمارهٔ ۴۹

 

ای دوست من از هیچ مشوّش گردم

وز نیمهٔ نیم ذرّه دلخوش گردم

از آب لطیف تر مزاجی دارم

دریاب مرا وگرنه آتش گردم

اوحدالدین کرمانی
 
 
sunny dark_mode