گنجور

وطواط » رباعیات » شمارهٔ ۲۶ - در مدح ملک اتسز

 

بخشندهٔ نعمت و ستانندهٔ عز

بندندهٔ دشمن و گشایندهٔ دز

ایام ازو خیره و گردون عاجز

خوارزمشه عالم و عادل اتسز

وطواط
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » رباعیات » شمارهٔ ۳۶

 

خَلُّخی به غمِ خَلُّخ و اندیشهٔ غُز

با رغم سو کمان و اندیشهٔ بز

داریم بزی و سوکمانی که به جز

این را نتوان خواند شکر آن را تُز

سوزنی سمرقندی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره‏ » بخش ۹۹ - ۳۰ - النوبة الثالثة

 

و حقک لا نظرت الی سواکا

بعین مودة حتّی اراکا

بر بندم چشم خویش و نگشایم نیز

تا روز زیارت تو ای یار عزیز

میبدی
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۸

 

ای چشم تو فتنهٔ فلک را قلوز

هجران تو شیر شرزه را گیرد بز

ای زلف تو بر کلاه خوبی قندز

با غارت تو عفی الله از غارت غز

خاقانی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۵۶

 

ای دل اگرت مال شد از دست بدر

باکی نبود چو می‌رود عمر به سر

گیرم به زر و نقره چو قارون شده‌ای

چون عمر نباشد چه کنی نقره و زر

ابن یمین
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش اول - قسمت اول

 

روز از دود دلم تاریک و تار

شب چو روز آمد زآه شعله باز

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم

 

شب رفت وحدیث ما بپایان نرسید

شب را چه گنه حدیث ما بود دراز

شیخ بهایی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » مستزاد » شمارهٔ ۴

 

گر نرد فسون بمن نبازی چه شود

ای شعبده‌باز

مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » مستزاد » شمارهٔ ۴

 

با بلبل خویش اگر بسازی چه شود

ای گلبن ناز

مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » مستزاد » شمارهٔ ۴

 

گر بنده خویش را نوازی چه شود

ای بنده‌نواز

مشتاق اصفهانی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۰

 

در کنج خرابه بر حصیری دو سه گز

با دخترکی گرم تر از دختر رز

هان می میخور، ورنه دل خود میخور،

هن لب میمز، ورنه لب خود میگز!

آذر بیگدلی
 

قائم مقام فراهانی » منشآت » نامه‌های فارسی » شمارهٔ ۸۲ - به یکی از منسوبان خود به فراهان نوشته

 

گفتیم که ما و او بهم پیر شویم

ما پیر شدیم و او جوان است هنوز

قائم مقام فراهانی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » رباعیات طنز » شمارهٔ ۷۱

 

ای مست لب چون شکرت دختر رز

در عرصه عشق کرده آهنگ رجز

آنکس که شبی یک گره و بهر نخورد

هرگز نکند تاب فرو بردن گز

ادیب الممالک
 
 
sunny dark_mode