گنجور

عنصری » رباعیات » شمارهٔ ۶۶

 

ای کاش من آن دو زلف عنبر برمی

تا بر رخ او زمان زمان بگذرمی

ای کاش من آن دو لعل چون شکرمی

تا از دهن نوش تو می بر خورمی

عنصری
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۲

 

ای غم سختی تو ای دل از غم نرمی

ای دم سردی تو ای دل از دم گرمی

ای عشق خمش باش که بس بی شرمی

ای هجر برو که سخت بی آزرمی

مسعود سعد سلمان
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۷

 

بیدل نیمی گر به رخت بنگرمی

گمره نیمی گر به درت بگذرمی

غمخوار توام کاش تو را درخورمی

گر درخورمی تو را چرا غم خورمی

خاقانی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۶

 

گر با من دُردخواره داری سرِ می

قارون شوی امشب چو من از گوهر می

دل یک تنه و لشکر غم بیعدد است

لابد مددی بیابد از ساغر می

اثیر اخسیکتی
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۵۲

 

ای کمتر مهمانیت آب گرمی

کز لذت آن مست شود بی‌شرمی

ای خالق گردون به خودم مهمان کن

گردون به کجا برد به آب گرمی

مولانا
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۷ - بندار رازی

 

تا تاجِ ولایت علی بر سرمی

هر روز ز روزِ رفته نیکوترمی

صد شکر که این که پیشوا، حیدرمی

از فضل خدا و پاکی مادرمی

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode