گنجور

ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۰

 

اول قدم آنست که جان در بازی

وز خانه به یکبار بکوی اندازی

چون قوت تسلیم و رضا حاصل شد

آنگه بنشینی و بخود پردازی

ازرقی هروی
 

عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۴۰

 

گه با من دلخسته کنی دمسازی

گه چون شمعم بسوزی و بگدازی

هر شب همگی رهم بگیری تا روز

هر روز ز نو در غلطم اندازی

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۵۰

 

در زلف اگرچه جایگاهی سازی

با این دلِ سرگشته نمیپردازی

با تو سخنِ زلف تو مینتوان گفت

زیرا که ورا از پسِ پشت اندازی

عطار
 
 
sunny dark_mode