گنجور

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره‏ » بخش ۱۲۳ - ۳۸ - النوبة الثالثة

 

نتوان گفتن حدیث خوبان آسان

آسان آسان حدیث ایشان نتوان

میبدی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳- سورة آل عمران- مدنیة » ۵ - النوبة الثالثة

 

دیدیم نهان گیتی و اصل جهان

وز علت و عار برگذشتیم آسان‌

آن نور سیه ز لا نقط برتر دان

زان نیز گذشتیم نه این ماند و نه آن

میبدی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳- سورة آل عمران- مدنیة » ۹ - النوبة الثالثة

 

جز نام و خیال و عشقت ای جان جهان

بر لفظ و دل و دیده مرا نیست عیان‌

میبدی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۶- سورة الانعام‏ » ۱ - النوبة الثالثة

 

هم در دل منی و هم راحت جان

هم فتنه برانگیزی و هم فتنه نشان.

میبدی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۶- سورة الانعام‏ » ۷ - النوبة الثالثة

 

من پای برون نهادم اکنون ز میان

جان داند با تو و تو دانی با جان‌

میبدی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۷- سورة الاعراف‏ » ۱۵ - النوبة الثالثة

 

امروز گذشت بر من آن سرو روان

پوشیده ز من روی فرو بسته لبان

ابر ار چه رخ مهر بپوشد ز جهان

کی گردد نور روز بر خلق نهان

میبدی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۷- سورة الاعراف‏ » ۱۶ - النوبة الثالثة

 

پویان و دوان‌اند غریوان بجهان

در صومعه کوهان در غار بیابان‌

یکسر همه محواند بدریای تفکر

بر خوانده بخود بر همه لاخان و لامان

میبدی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲۸- سورة القصص- مکیة » ۲ - النوبة الثالثة

 

آتش بدل اندر زدی و نفط بجان

آن گه گویی که راز ما دار نهان‌

میبدی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳۶- سورة یس - مکیة » ۳ - النوبة الثالثة

 

هم درد دل منی و هم راحت جان

هم فتنه برانگیزی و هم فتنه نشان‌

میبدی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۶- سورة الانعام‏ » ۷ - النوبة الثالثة

 

من پای برون نهادم اکنون ز میان

جان داند با تو و تو دانی با جان‌

میبدی
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۸

 

گاهی که کنی عهد و وفا با یاران

زنهار وفای عهد خود واجب دان

بی‌شکر خدا مباش هرگز نفسی

تا بر تو شود ابر کرم‌ها باران

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۱

 

پیداست که سودای تو دارم ز نهان

صفرا مکن این آتش سودا بنشان

دارم سر آنکه با تو در بازم سر

گر هست سر منت سری در جنبان

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۵

 

خاقانی اگرچه دارد از درد نهان

جان خسته و دیده غرقه و دل بریان

اینک سوی وصل تو فرستاد ای جان

جان تحفه و دیده مژده و دل قربان

خاقانی
 

باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۱

 

تخمی است خرد، که جان از او رُست و روان

بار و بر و برگش آخشیج و حیوان

از تخم غرض بَر است و بَر هَست همان

آباد بر آن بَر که ز تخم است نشان

باباافضل کاشانی
 

عطار » مختارنامه » باب دوم: در نعت سیدالمرسلین صلّی اللّه علیه و سلّم » شمارهٔ ۶

 

آن حسن که در پردهٔ غیبست نهان

وز پرتو اوست حسن در هر دو جهان

یک ذرّه اگر شود از آن حسن عیان

ظاهر گردد صد آفتاب از یک جان

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب دهم: در معانی مختلف كه تعلّق به روح دارد » شمارهٔ ۴۳

 

چون اصلِ اصول هست در نقطهٔ جان

نقشِ دو جهان ز جان توان دید عیان

هرچیز که دیدهای تو پیدا و نهان

در دیدهٔ تست آن نه در عین جهان

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۲

 

کس از می معرفت ندادست نشان

کز عین نشان بروست وز عین عیان

آن می به قرابه سر به مهرست مدام

مردم به قرابه می برآرند زبان

عطار
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد

 

آن روز مباد هرگز ای جان و جهان

کز وصل تو محروم شود این دل و جان

ظهیری سمرقندی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۵

 

این سودا را نمی‌توان کرد نهان

در کاسهٔ سر باشد و در کیسهٔ جان

اندر سر و سینه رو طلب کن اثرش

کاو را نتوان دید بدین دیده عیان

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۵۴

 

یا رب همه عمرم پی دین تو دوان

مگذار که باشم اینچنین سرگردان

یا در دل من زعشق یک قطره چکان

یا در جانم زشرع حرفی بنشان

اوحدالدین کرمانی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۹
sunny dark_mode