×
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵
تا دیده ام آن لب گهر بار تو را
پیوسته نمک خوانم گفتار تو را
زیرا زبی لعل لب ای یار تو را
بگشاده دهان پسته کردار تو را
افسر کرمانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۵
عکاس چو دید نقش دیدار تو را
و آن جلوه قد و طرز رفتار تو را
رشکش آمد، که صفحه جای تو بود
بر دیده نشاند عکس رخسار تو را
افسر کرمانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۹
عکاس دو کرد عکس رخسار تو را
رونق بفزود جنس بازار تو را
بگشود دو جا متاع حسنت را سر
تا گرم کند دل خریدار تو را