گنجور

امیر معزی » رباعیات » شمارهٔ ۴۶

 

ای شاه فلک یاد تو را نوش گرفت

شمشیر تو را ظفر در آغوش‌ گرفت

اقبال تو را غاشیه بر دوش گرفت

اد‌بار مخالف تو را گوش گرفت

۲ بیت
امیر معزی
 

میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۳۶

 

بتخانه نمک زان لب چون نوش گرفت

بت کام از آن سرو قباپوش گرفت

خواهم که تمام عمر در برگیرم

آن بت که شبی ترا در آغوش گرفت

۲ بیت
میرداماد
 

میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۵۱

 

خون در تن من ز شوق تو جوش گرفت

وز ناله تلخ من جهان نوش گرفت

از وصل تو عاقبت در آغوشم بود

رفتی و مرا بلا در آغوش گرفت

۲ بیت
میرداماد
 

میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۵۳

 

دل درد تو جای جان در آغوش گرفت

جان زهر تو خوشگوار چون نوش گرفت

نظاره تو جزیه ام از دیده ستد

اندیشه تو خراجم از هوش گرفت

۲ بیت
میرداماد