گنجور

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۸

 

عشقی به کمال و دلربائی به جمال

دل بر سخنو زبان ز گفتن شده لال

زین نادره‌تر کجا بود هرگز حال

من تشنه و پیش من روان آب زلال

مولانا
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۸

 

بر گلشن روی عالم افروز تو خال

گوئی که ندا می زند از خلد بلال

ترکی تو و خال عنبرینت حبشی

بدری تو و حاجب تو پیوسته هلال

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۹

 

ای شعر تو سرمایه ی دیوان کمال

از شعر تو بی بها شود سحر حلال

یک قطره ز بحر لطف طبعت بیقین

برتر باشد ز چشمه ی آب زلال

خواجوی کرمانی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۴۷

 

شهوت چه حرام و چه حلال است و بال

کان یکدمه لذتست و صد ساله ملال

خون تو حلال است اگر هست حرام

مال تو حرام است اگر هست حلال

اهلی شیرازی
 

بابافغانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۰

 

ای نظم تو نو گل گلستان خیال

نثر تو خوش آیندتر از آب زلال

در صورت نظم و نثر لطف سخنت

چون روح مصورست و چون سحر حلال

بابافغانی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۲

 

آن چارده ساله ماه، کز غنج و دلال

دارد بجبین چین، ز کسش نیست ملال

چین نیست که بر جبین او می بینی

آراسته ماه چارده را بهلال

آذر بیگدلی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۷ - احمد غزالی طوسی قُدِّسَ سِرُّه

 

عشقی به کمال و دل ربایی به جمال

دل پر سخن و زبان ز گفتن شده لال

زین نادره‌تر کجا بود هرگز حال

من تشنه و پیش من روان آب زلال

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode