گنجور

عطار » مختارنامه » باب یازدهم: در آنكه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان » شمارهٔ ۲

 

هرگه که تو طالب گهر خواهی بود

باکوه چو سنگ در کمر خواهی بود

هرچند که دیده تیزتر خواهی یافت

در نقطهٔ کُنْه کورتر خواهی بود

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن » شمارهٔ ۳۴

 

گر در همه عمر در سفر خواهی بود

همچون فلکی زیر و زبر خواهی بود

هر چند سلوک بیشتر خواهی کرد

هر لحظه ز پس ماندهتر خواهی بود

عطار
 
 
sunny dark_mode