گنجور

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۴

 

ای عشق تو مونس دل دیوانه

با درد و غم تو جان ما هم خانه

تا با غم عشق آشنا شد دل من

از صبر و خرد بکل شدم بیگانه

اسیری لاهیجی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۸

 

رندیم و حریف شاهد و پیمانه

مخمور دو چشم جادوی مستانه

از روز ازل نصیب ما عشق تو بود

زان روی شدم بعاشقی افسانه

اسیری لاهیجی
 

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۹

 

زین سلسله تابه حال این فرزانه

بکری ننشسته بود در کاشانه

حیرت دارم که بکر فکر تو چرا

هرگز ننهند قدم برون از خانه

ابوالحسن فراهانی
 

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۵۰

 

بی شمع جمالت ای به حسن افسانه

روشن نشود ز آفتابم خانه

آری ز فروغ شمع خاور همه را

روزاست ولی شب است بر پروانه

ابوالحسن فراهانی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۲

 

جز ما و دل وین خرد بیگانه

وان طره که تیره چاه زندان خانه

یک حلقه که دید و حلقه ها زنجیری

یک سلسله و سلسله ها دیوانه

یغمای جندقی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۲ - جامی جامی

 

ای در حرم قدس تو کس را جا نه

عالَم به تو پیدا و تو خود پیدا نه

ما و تو ز هم جدا نه‌ایم اما هست

ما را به تو حاجت و ترا با ما نه

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۴۵ - محمد مازندرانی قُدِّسَ سِرُّهُ

 

ابلیس که گشته در بدی افسانه

بیچاره سگی است بر درِ جانانه

گر بیند اهل و آشنا مانع نیست

مانع شود آن را که بود بیگانه

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۴۸ - محوی استرآبادی

 

بودم پی گنج و مخزن شاهانه

دیدم که نهفته در دل ویرانه

بشکستن این طلسم شد کار جنون

خواهی که رسی به گنج شو دیوانه

رضاقلی خان هدایت
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۵

 

ای غیر علی‌پرست ای دیوانه

از خویش چه دیدی که شدی بیگانه

گر کعبه طلب‌کنی علی رهبر تست

راه در خانه جو ز صاحب خانه

صغیر اصفهانی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode