گنجور

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۶

 

ای دوست دوا فرست بیماران را

روزی ده جن و انس و هم یاران را

ما تشنه لبانِ وادیِ حرمانیم

بر کشتِ امیدِ ما بده باران را

ابوسعید ابوالخیر
 

همام تبریزی » رباعیات » شمارهٔ ۳

 

ای هجر تو خون کرده جگر یاران را

از وصل تو شادی دل غم‌خواران را

چشمت که از اوست ملک حسن آبادان

مستی‌ست خراب کرده هشیاران را

همام تبریزی
 

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴

 

با دیده بی خون که نه بینم آن را

گر رسم بود بدی جگر خواران را

نبود عجبی رسم قدیم است که خلق

دشمن دارند ابر بی باران را

ابوالحسن فراهانی
 
 
sunny dark_mode