گنجور

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۲۶

 

در حبسِ وجود از چه افتادم من

کز ننگِ وجود خود بیفتادم من

چون من مردم به صد هزاران زاری

از مادرِ خویشتن چرا زادم من

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۶۱ - و له ایضاً

 

در حبس وجود از چه افتادم من

کز ننگ وجودخود بفریادم من

چون می‌مردم بصد هزاران زاری

از مادر خویشتن چرا زادم من

عطار
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » رباعیات طنز » شمارهٔ ۵۸ - گلاب

 

یک شیشه گلاب ارمغان دادم من

ای آنکه ز بندگیت آزادم من

اشکی که گل از رشک رخت ریخت به خاک

در شیشه نمودم و فرستادم من

ادیب الممالک
 
 
sunny dark_mode