گنجور

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵۸

 

ما را چو ز عشق می‌شود راست مزاج

عشق است طبیب ما و داروی علاج

پیوسته بدین عشق نخواهد رفتن

این عشق ز کس نزاد و نی‌داد نتاج

مولانا
 

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۵۹

 

زلفت ستمی بر رخ سیمین ای کاج

تا بستدمی ز بار سیم تو خراج

بس بر سر میدان وصالت زدمی

چوگان چو آبنوس بر گوی چو عاج

مجد همگر
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۱۷

 

چشمت که طریق سحر ازو یافت رواج

از بابل و کشمیر همی گیرد باج

عیار صفت ربوده گاه تاراج

از تن ها سر چنانک از سرها تاج

امیرعلیشیر نوایی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۳۳

 

ای امر تو عقد بند پیوند مزاج

عالم بتو در فطرت و خلقت محتاج

امراض مشاکل امور امکان

از فیض وجوب تو طلبکار علاج

فضولی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۱۷۸

 

هرچند به ملک تن بود صاحب تاج

بر گردن عشق، عقل نگذارد باج

بر عشق مسلط نشود عقل، آری

مه نور ز مهر هدیه گیرد، نه خراج

قدسی مشهدی
 

حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۷۲

 

دم سردی زاهدان کافورمزاج

افسرد حرارت به عروق و اوداج

پر بی مزه گشته دور گردون، چه شدند

آنها که دهند دور پیمانه رواج؟

حزین لاهیجی
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۳

 

گویم سخنی نه از ره نفس و مزاج

خود را نه بکس کساد بنما نه رواج

کوبندت اگر خرابه از پس گنج

باش و کمر‌آباد بده تن بخراج

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴

 

زان پیش که منهدم شود کاخ مزاج

کن نفس خود از سرای ترکیب اخراج

تا نگذری از کمان افلاک چو تیر

بر تیر بلای دهر باشی آماج

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۵

 

صوفی که فکند از تن و سرخرقه و تاج

بازار اناالحقش بحق یافت رواج

تن بر سردار خودنمائی است مبر

شو پنبه عشق را نهانی حلاج

صفی علیشاه
 
 
sunny dark_mode