گنجور

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۸

 

هجران تو ای پسر نگوید

تا از من خسته دل چه جوید

ترسم که دل فضول سرکش

دست از تو بخون دیده شوید

بس خار که در دلم خلد صبر

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - یاد کردن بعضی از گذشتگان خویش

 

آن می که چو رویِ سنگ شوید

یاقوت ز رویِ سنگ روید

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۳ - در صفت عشق مجنون

 

از باد صبا دم تو جوید

با خاک زمین غم تو گوید

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۷ - پند دادن پدر مجنون را

 

بخت بد من مرا بجوید

بدبختی را ز خود که شوید

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۹ - در احوال لیلی

 

او را به کدام دیده جوید

با او غم دل چگونه گوید

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۱ - رسیدن نوفل به مجنون

 

هر ابر کزان دیار پوید

شعری چو شکر بدو بگوید

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۵ - رهانیدن مجنون آهوان را

 

آن جفت که امشبش نجوید

از گم شدنش ترا چه گوید؟

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۸ - دادن پدر لیلی را به ابن‌سلام

 

اهلی نه که قصه باز گوید

یاری نه که چاره باز جوید

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۵ - رسیدن نامهٔ لیلی به مجنون

 

آن دل که رضای تو نجوید

به گر به قضای بد بموید

نظامی
 

سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۲۶

 

ای غرّه به رحمت خداوند

در رحمتِ او، کسی چه گوید؟

هرچند مؤثّر است باران

تا دانه نَیَفکَنی، نَرویَد

سعدی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۲

 

بیداد غم، ار دلم بگوید

در ماتم من فلک بموید

اشکم چو زند بر آسمان موج

در خرمن ماه خوشه روید

بل کز مدد سرشک خونین

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۰

 

هر گل که ز خاک من بروید

عاشق شود آنکه آن ببوید

در دامن دوست خواهد آویخت

خاری که ز تربتم بروید

معشوق شهید عشق خود را

[...]

کمال خجندی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۴۵

 

من طالب او چگونه باشم

گر حضرت او مرا بجوید

از ذوق سخن کجا توان گفت

گر او با ما سخن بگوید

شاه نعمت‌الله ولی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱

 

نه کس که رضای حق بجوید

درد دل او به شاه گوید

محتشم کاشانی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode