خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۸۹ - در هجو
قسم تو ریاست از ریاست
اسمی است شریف و معنیی دون
سقا بودی چو ... از اول
چون ... رئیس گشتی اکنون
چون ... نهی کلاه اطلس
[...]
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲ - نعت پیغمبر اکرم (ص)
اکسیر تو داد خاک را لون
وز بهر تو آفریده شد کون
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۸ - دادن پدر لیلی را به ابنسلام
چون رفت پدر ز پرده بیرون
شد نرگس او ز گریه گلگون
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۹ - آگاهی مجنون از وفات مادر
میگشت به گرد کوه و هامون
دل پر جگر و جگر پر از خون
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۵ - وفات مجنون بر روضه لیلی
تا پل نشکست بر تو گردون
زین پل بهجهان جمازه بیرون
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳۱
عقل از کف عشق خورد افیون
هش دار جنون عقل اکنون
عشق مجنون و عقل عاقل
امروز شدند هر دو مجنون
جیحون که به عشق بحر می رفت
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۱ - پرده برداشتن دمهای سرد از روی لیلی، و دیدن مادر پژمردگی آن گل، و شمهای ازان پرده دریدگی در دماغ پدرش دمیدن، و روان کردن پیر، آب از دو دیده، و لیلی را، چون ریحان سفالین، در گوشهٔ محنت، پای در گل کردن
نی خویش ز دوست باشد افزون
کاین جان عزیز باشد، آن خون،
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۲ - خراب شدن مجنون به اول دور عشق، و از مستی، در پایهاء کو افتادن، و خبر یافتن پدر، وسوی آن بی خبر دویدن، و از آب دیده و باد سینه سلسله در پای مجنون کردن، و زنجیر کشانش پیش مادر آوردن
بیچاره پدر دوید بیرون
همراه سرشک و همدمش خون
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۹ - جواب نبشتن مجنون مرفوع القلم، از سیاهی آب ناک دیده، جراحت نامه لیلی را، و ریشهای سربسته از نوک قلم خاریدن، و خون سوخته بر ورق چکانیدن، و دهانه جراحت را به کاغذ لیلی بستن
فریاد که خوردیم همه خون
زین فتنه، خلاص چون بود چون؟
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸۵
آه از ستم زمانه ی دون
کاو کرد مرا جگر پر از خون
از درد فراق آن دلارام
از دیده روان شدست جیحون
قدی چو الف که بود ما را
[...]
نسیمی » دیوان اشعار فارسی » اضافات » شمارهٔ ۱ - ترجیع بند
در خانه نه رواق گردون
ماییم ز اندرون و بیرون
لیلی نبود بجز رخ ما
بر چهره خود شدیم مجنون
ای طالب حق! ببین خدا را
[...]
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳ - نخل خامه رطب بار پیراستن و نخلستان نعت خواجه ابرار به آن آراستن علیه افضل الصلوات و اکمل التحیات
همرنگیش ار نخواست گردون
هر شام چرا شود شفق گون
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۶ - در سبب نظم این کتاب و باعث ترتیب این خطاب
چون قرعه زدم به فال میمون
افتاد به شرح حال مجنون
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۷ - در ذکر بعضی رفتگان از دایره مال و سال و دعای بعضی مرکزنشینان نقطه حال
بنشین و فسانه خوان و افسون
زان کس که ز عشق بود مجنون
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۹ - داستان مایل شدن مجنون به یکی از خوبان قبایل و محبوبان شیرین شمایل و از غیرت التفات وی با دیگری دل از وی برداشتن و هر دو را به هم بگذاشتن
قیس آن ز قیاس عقل بیرون
نامش به گمان خلق مجنون
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - گرم شدن مجنون از سماع آوازه لیلی و آهنگ مقام او کردن و چون شکاریان سرگشته به پای خود روی به دام آوردن
رویی ز حساب وصف بیرون
گلگونه نکرده لیک گلگون
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - گرم شدن مجنون از سماع آوازه لیلی و آهنگ مقام او کردن و چون شکاریان سرگشته به پای خود روی به دام آوردن
این می گفتند لیک گردون
کی گردش خود کند دگرگون