وطواط » غزلیات » شمارهٔ ۳
ای راحت عیش ها وصالت
مقصود همه جهان جمالت
ای محنت عاشقان فراقت
وی نعمت مفلسان وصالت
ای پردهٔ نقشِ حسن، زلفت
[...]
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۹ - در نصیحت فرزند خود محمد نظامی
وان شغل طلب ز روی حالت
کز کرده نباشدت خجالت
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۴ - مصاف کردن نوفل بار دوم
نیکو نبود ز روی حالت
او با خلل و تو با خجالت
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۵ - رسیدن نامهٔ لیلی به مجنون
وانگه ز قصاید حلالت
کاموختهام ز حسب حالت
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۲ - آشنا شدن سلام بغدادی با مجنون
شاهنشه عشقم از جلالت
نابرده ز نفس خود خجالت
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹
ای زلف تو دام و دانه خالت
هر صید که میکنی حلالت
خورشید دراوفتاده پیوست
در حلقهٔ دام شب مثالت
همچون نقطی سیه پدیدار
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۸ - راه نمودن فرزند، قره العین عین الدین خضر را، که از ظلمات دنیا سوی روشنایی گراید، رواه الله من عین الحیوة عمره، کالخضر، بصحه الذات
از چارده بگذرد چو سالت
گردد مه چارده جمالت
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - مثنوی در مرگ حیرتی شاعر
شاهی که به ذات او عدالت
ختم است چو بر نبی رسالت
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در هجو کیدی (یاری) شاعر نما
پرسیدم از او که چیست حالت
زینگونه که ساخت پایمالت
عرفی » ترجیع بند
چون دست نمیدهد وصالت
دست من و دامن خیالت
چون دست نمیدهد وصالت
دست من و دامن خیالت
چون دست نمیدهد وصالت
[...]
خالد نقشبندی » مخمسات » شماره ۱
گر زیسته ایم بی وصالت
غرق عرقیم از خجالت
اما به دو ابروی هلالت
این نیست حیات بی جمالت
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۸ - نادر مازندرانی
از رنگ فزود خط و خالت
از رنگ چرا بود ملالت
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷۲ - خلد - در خاتمهٔ کتاب و ذکر حالات و مقالات مؤلّف
حیرانم ازین عجیب حالت
کاین جمله هم اوست یا که آلت
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷۲ - خلد - در خاتمهٔ کتاب و ذکر حالات و مقالات مؤلّف
حیرانم ازین عجیب حالت
کاین جمله هم اوست یا که آلت
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۱ - وداع حضرت علیاکبر با مادر(ع)
قربان جمال بیمثالت
مادر چه بود مگر خیالت