نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده
از خوان تو با نعیمتر چیست
وز حضرت تو کریمتر کیست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳ - برهان قاطع در حدوث آفرینش
کاین کار و کیایی از پی چیست
او کیست کیای کار او کیست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۱ - آغاز داستان
هرکس به تکی است بیست در بیست
واگه نه کسی که مصلحت چیست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۵ - زاری کردن مجنون در عشق لیلی
بنشست و به هایهای بگریست
کاوخ چه کنم؟ دوای من چیست؟
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۸ - حکایت
روزی دو سه در شکنجه میزیست
زانگونه که هر که دید بگریست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۹ - در احوال لیلی
چون شمع به زهر خنده میزیست
شیرین خندید و تلخ بگریست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۹ - در احوال لیلی
دلتنگ چنانکه بود میزیست
بیتنگ دلی به عشق در کیست؟
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۰ - رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند
مجنون چو شناختش که او کیست
در پای وی اوفتاد و بگریست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۵ - رسیدن نامهٔ لیلی به مجنون
گفتم چه کسی و گریت از چیست
نالیدن زارت از پی کیست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۵ - رسیدن نامهٔ لیلی به مجنون
چون با تو به هم نمیتوان زیست
زینسان که منم گناه من چیست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۷ - آمدن سلیم عامری خال مجنون به دیدن او
از طعمه تواند آدمی زیست
گر آدمیای طعام تو چیست؟
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۷ - آمدن سلیم عامری خال مجنون به دیدن او
خوردش چه و خوابگاه او چیست؟
اندازهاش تا کجا و او کیست؟
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۴ - صفت رسیدن خزان و در گذشتن لیلی
گریان شد و تلخ تلخ بگریست
بی گریهٔ تلخ در جهان کیست
سعدی » رسائل نثر » شمارهٔ ۴ - رساله در عقل و عشق
این ره نه به پای هر گداییست
در دست و زبان ما ثناییست
نی من کیام و ثنا کدام است
لا اُحصی انبیا تمام است
*
سعدی » رسائل نثر » شمارهٔ ۴ - رساله در عقل و عشق
این ره نه به پای هر گداییست
در دست و زبان ما ثناییست
نی من کیام و ثنا کدام است
لا اُحصی انبیا تمام است
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲ - مناجات در حضرت واهب منی و نجات
آنرا که تو افگنی بهر زیست
بر داشتنش به بازوی کیست
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲ - مناجات در حضرت واهب منی و نجات
گر رحمت تست بر نکو زیست،
رحمت کن بندگان بد کیست؟
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۲ - خراب شدن مجنون به اول دور عشق، و از مستی، در پایهاء کو افتادن، و خبر یافتن پدر، وسوی آن بی خبر دویدن، و از آب دیده و باد سینه سلسله در پای مجنون کردن، و زنجیر کشانش پیش مادر آوردن
غم خوارگیم فگندت از زیست
ور تو نخوری غم، دگر کیست؟
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۳ - تنقیه کردن مادر، دماغ مجنون را، به داروی تلخ نصیحت، و از در لفظه، و شیرینی زبان، مفرح سودای او ساختن
در پیش نشست و زار بگریست
گفتا که: به است مرگ ازین زیست
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۶ - دراز شدن ظلم گیسوی لیلی بر مجنون، و زنده داشتن مجنون شبهای فراق را به خیال لیلی، و روشن شدن مهر نوفل در آفاق بر تیرگی روز مجنون، و لرزیدن پدر پیر مجنون از دمهای سرد پسر، و سوی گرم مهری نوفل گریختن، و گرم رویی کردن، آن مهربان، و گرماگرم، شمسهٔ نسبت خود را که در پرده حیا آفتابی بود سایه پرورد، با مجنون تاریک اختر قران دادن و محترق شدن ستارهٔ مجنون، و پیش از استقامت رجعت کردن
هر جا که نشست زار بگریست،
بی گریهٔ زار در جهان کیست؟