ابوسعید ابوالخیر » ابیات پراکندهٔ نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » تکه ۵۸
ای بار خدا به حق هستی
شش چیز مرا مدد فرستی
ایمان و امان و تن درستی
فتح و فرج و فراخ دستی
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰
همچون سر زلف خود شکستی
آن عهد که با رهی ببستی
بد عهد نخوانمت نگارا
هرچند که عهد من شکستی
کس سیرت و خوی تو نداند
[...]
خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۲
بر دیده ره خیال بستی
در سینه به جای جان نشستی
وز غیرت آنکه دم برآرم
در کام دلم نفس شکستی
مرهم به قیامت است آن را
[...]
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده
بر صورت من ز روی هستی
آرایش آفرین تو بستی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲ - نعت پیغمبر اکرم (ص)
ای شاه سوار ملک هستی
سلطان خرد به چیره دستی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲ - نعت پیغمبر اکرم (ص)
هرک آرد با تو خودپرستی
شمشیر ادب خورد دو دستی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲ - نعت پیغمبر اکرم (ص)
آن کیست که بر بساط هستی
با تو نکند چو خاک پستی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲ - نعت پیغمبر اکرم (ص)
بازار جهت بههم شکستی
از زحمت تحت و فوق رستی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۴ - رفتن پدر مجنون به خواستاری لیلی
در پیش صد آشنا که هستی
بیگانه چرا همیپرستی؟!
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۷ - پند دادن پدر مجنون را
بیباده کفایت است مستی
بی آرزو آرزو پرستی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۳ - عتاب کردن مجنون با نوفل
وان در که بد از وفا پرستی
بر من به هزار قفل بستی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۹ - آگاهی مجنون از شوهر کردن لیلی
کای بیخبر از حساب هستی!
مشغول به کار بتپرستی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۰ - رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند
آوارهای از جهان هستی
متواری راه بتپرستی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۳ - انس مجنون با وحوش و سباع
هشیار شد از خمار مستی
بگذاشت سگی و سگپرستی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۴ - نیایش کردن مجنون به درگاه خدای تعالی
ای شش جهت از بلند و پستی
مملوک ترا به زیردستی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۶ - نامهٔ مجنون در پاسخ لیلی
این است که عهد من شکستی؟
در عهدهٔ دیگری نشستی؟
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۸ - دیدن مادر مجنون را
تیغ اجل این چنین دو دستی
وانگه تو کنی هنوز مستی؟
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۹ - آگاهی مجنون از وفات مادر
چون بر گذری ز حد پستی
در خود نه گمان بری که هستی