گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۵۰ - صفت گل رعنا

 

دور وی چنین بود که رعناست

طیره شده و روان پر درد

یک روی ز شرم دوستان سرخ

یک روی ز بیم دشمنان زرد

مسعود سعد سلمان
 

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۵۲ - در غزل است

 

ای در دل عاشقان تو درد

و ای چهره دوستان تو زرد

از جمله عاشقان منم طاق

وز باره نیکوان توئی فرد

سر برزند از غم تو هر شب

[...]

قوامی رازی
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳

 

ای مانده من از جمال تو فرد

هجران تو جفت محنتم کرد

چشمیست مرا و صدهزار اشک

جانیست مرا و یک جهان درد

گردون کبودپوش کردست

[...]

انوری
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده

 

گر بنده نظامی از سر درد

در نظم دعا دلیریی کرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - یاد کردن بعضی از گذشتگان خویش

 

گر مادر من رئیسهٔ کُرد

مادر صفتانه پیش من مرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - یاد کردن بعضی از گذشتگان خویش

 

زان بیشتر است کاس این درد

کانرا به هزار دم توان خوَرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - یاد کردن بعضی از گذشتگان خویش

 

گر اشتلمی نمی‌زد آن کُرد

خر می‌شد و بار نیز می‌برد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۲ - عاشق شدن لیلی و مجنون به یکدیگر

 

می‌راند خری به گردن خرد

خر رفت و به عاقبت رسن برد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۳ - در صفت عشق مجنون

 

آن دید دراین و حسرتی خَورد

وین دید در آن و نوحه‌ای کرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۳ - در صفت عشق مجنون

 

لیلی دم صبح پیش می‌برد

مجنون چو چراغ پیش می‌مرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۴ - رفتن پدر مجنون به خواستاری لیلی

 

چون قصه شنید قصد آن کرد

کز چهرهٔ گل فشانَد آن گرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۵ - زاری کردن مجنون در عشق لیلی

 

گر در رهم آبگینه شد خورد

سیل آمد و آبگینه را برد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۷ - پند دادن پدر مجنون را

 

بنشین و ز دل رها کن این درد

آن به که نکوبی آهن سرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۷ - پند دادن پدر مجنون را

 

روباه ز گرگ بهره زان برد

کین رای بزرگ دارد آن خرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۸ - حکایت

 

هر قهقهه کاین چنین زند مرد

شک نه که شکوه ازو شود فرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۹ - در احوال لیلی

 

پیدا شغبی چو باد می‌کرد

پنهان جگری چو خاک می‌خورد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۹ - در احوال لیلی

 

از لالهٔ سرخ و از گل زرد

گیتی علم دو رنگ بر کرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۹ - در احوال لیلی

 

ای سرو جوانهٔ جوانمرد

وی با دل گرم و با دم سرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۹ - در احوال لیلی

 

بر حسرت او دریغ می‌خَورد

می‌خورد دریغ و صبر می‌کرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۱ - رسیدن نوفل به مجنون

 

گوینده چو دید کان جوانمرد

بی‌دوست نواله‌ای نمی‌خورد

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۷
sunny dark_mode