×
سعدی » مواعظ » مثنویات » شمارهٔ ۳۵
سلطان باید که خیر درویش
خواهد، نه مراد خاطر خویش
تا او به مراد خود شتابد
درویش مراد خود بیابد
سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۷
دیر آمدى اى نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
معشوقه که دیر دیر بینند
آخر کم از آن که سیر بینند
سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۶۲
وامش مده آن که بی نماز است
گرچه دهنش ز فاقه باز است
کاو فرض خدا نمیگزارد
از قرض تو نیز غم ندارد
سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲۶ - ترکیب بند
دیگر نرود به هیچ مطلوب
خاطر که گرفت با تو پیوند
سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲۶ - ترکیب بند
عشق آمد و چشم عقل بر دوخت
شوق آمد و بیخ صبر برکند
سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲۶ - ترکیب بند
در هیچ زمانهای نزادست
مادر به جمال چون تو فرزند
سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲۶ - ترکیب بند
این جور که میبریم تا کی
وین صبر که میکنیم تا چند؟
سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲۶ - ترکیب بند
افتادم و مصلحت چنین بود
بیبند نگیرد آدمی پند
سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲۶ - ترکیب بند
من نیستم ار کسی دگر هست
از دوست به یاد دوست خرسند
سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲۶ - ترکیب بند
بادست به گوش من ملامت
واندوه فراق کوه الوند