نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴ - سبب نظم کتاب
هرجا که بهدست عشق خوانیست
این قصه بر او نمک فشانیست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۵ - رهانیدن مجنون آهوان را
گردن مزنش که بیوفا نیست
در گردن او رسن روا نیست
امامی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴
با عشق دلی که آشنا نیست
جامست ولی جهان نما نیست
دل آیینه ی خدا نمائیست
گر آنگه بغیر مبتلا نیست
رو، ز آینه رنگ غیر بزدای
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۰
می نوش که دور شادمانیست
خوش باش که روز کامرانیست
سر بر مکش از شراب کایام
از تیغ اجل به سر فشانیست
این دل که ز عشق می خورد خون
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۱ - پرده برداشتن دمهای سرد از روی لیلی، و دیدن مادر پژمردگی آن گل، و شمهای ازان پرده دریدگی در دماغ پدرش دمیدن، و روان کردن پیر، آب از دو دیده، و لیلی را، چون ریحان سفالین، در گوشهٔ محنت، پای در گل کردن
چون اهل زمانه را وفا نیست
ز ایشان طلب وفا روا نیست
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۷
در درد تو بر دلم دوا نیست
دریاب که این چنین روا نیست
ای دوست خیال مهر رویت
از دیده ی ما دمی جدا نیست
حال دل ریش با که گویم
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۹
هر دل که به عشق مبتلا نیست
هستش مشمر که گوئیا نیست
تا دُردی درد نوش کردیم
دل را به از این دگر دوا نیست
رندیم و مدام جام رندان
[...]
ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۴۵ - نامۀ هشتم از زبان معشوق
اندوه زمانه را بقا نیست
هر درد که هست بی دوا نیست
ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۵۱ - نامۀ نهم از زبان عاشق
قد تو نهال کامرانیست
لعل لبت آب زندگانیست
ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۶۰ - باز آمدن صبا از معشوق به عاشق
خوش باش که وقت شادمانیست
هنگام نشاط و کامرانیست
خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰
هر دل که به عشق مبتلا نیست
واقف ز شکیب حال ما نیست
از فتنهٔ عشق سر کشیدن
در مذهب عاشقان روا نیست
رسم و ره یار بی وفایی
[...]
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲ - دست فکرت در سلسله ممکنات زدن و به ذروه توحید واجب برآمدن
هر غنچه به شکر او دهانیست
هر برگ گل طری زبانیست
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۹ - داستان مایل شدن مجنون به یکی از خوبان قبایل و محبوبان شیرین شمایل و از غیرت التفات وی با دیگری دل از وی برداشتن و هر دو را به هم بگذاشتن
صحبت به مثل اگر زمانیست
از رابطه ازل نشانیست
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۱۷ - خبر یافتن پدر مجنون از عشقبازی وی با لیلی و نصیحت کردن در آن باب
لیکن همه کس به آن سزا نیست
هر منظر خوب دلگشا نیست
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۱۹ - غمازی کردن غمازان پیش لیلی که مجنون عهد دیگر کرده است و دختر عم را به عقد نکاح درآورده است
با اهل جفا وفا روا نیست
پاداش جفا به جز جفا نیست
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳۸ - شنیدن مجنون شوهر کردن لیلی را و اضطراب نمودن وی از آن
هر کس گفتی که این نشانیست
زان مه که به حسن داستانیست
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۵ - صفت خزان و فرو ریختن برگ جمال لیلی از شاخسار حیات و وصیت کردن که وی را در زیر پای مجنون به خاک کنند
گردون که به عشوه جان ستانیست
زه کرده به قصد ما کمانیست