×
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴
پرسید کسی که ره کدامست
گفتم کاین راه ترک کامست
ای عاشق شاه دان که راهت
در جست رضای آن همامست
چون کام و مراد دوست جویی
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۱
آن ره که بیامدم کدامست
تا بازروم که کار خامست
یک لحظه ز کوی یار دوری
در مذهب عاشقان حرامست
اندر همه ده اگر کسی هست
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۰
از وصل مرا جهان به کامست
آن آهوی وحشیم به دامست
وین توسن روزگار خودکام
شکرست به زیر پا که رامست
ای دل تو عنان خود نگهدار
[...]