میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹
از زلف تو شکوههاست مارا
کان سلسله بلاست مارا
هر چند که کشته جفاییم
چشمی به ره وفاست مارا
گفتی که شبی به بزم ما آی
[...]
میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳
گر یار به سوی دیگران رفت
سوی دگر نمیتوان رفت
فریاد که مدعی ز پیشم
با قاصد یار، همزمان رفت
نشناخت ز مستیاش همانا
[...]
میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۵
هر دشمنیی که بخت بد کرد
عشق تو هم آمد و مدد کرد
دیوانگی دلم یقین شد
زان روز که دعوی خرد کرد
بدخواه، متاع دوستی را
[...]
میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۶
آن نیست که دل به جا نشیند
تا سر ننهد ز پا نشیند
رویی که ظهور حسن خواهد
در منظر چشم ما نشیند
تیر تو نشسته در دل تنگ
[...]
میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۳
دل چون ز پی سلامت افتاد
در سلسلهٔ ملامت افتاد
بر تافت عنان دل از پی جان
دنبال تو سرو قامت افتاد
چون بر سر کوی او رسیدیم
[...]
میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۸
دل چشم به راه یار ننهاد
بر وعده او مدار ننهاد
امروز خیال او هم از ناز
پا در دل بیقرار ننهاد
از دست جفای او، کسی دل
[...]
میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۸
در عشق ز جان و تن که گوید؟
وز مردن و زیستن که گوید؟
آسایش گلخنی چه باشد؟
ز آرایش انجمن که گوید؟
با لذت داغ تازه عشق
[...]
میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۱
با او سخنی ز من که گوید؟
از همچو منی سخن که گوید؟
با الفت و کلفت تو با دل
ز آمیزش جان و تن که گوید؟
مقصود تویی ز هجر یا وصل
[...]
میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۱
ای چشم تو همچو فتنه خونریز
چون می نگه تو فتنهانگیز
فریاد که از تپیدن دل
در هر نفس آتشم شود تیز
از بیخودیام خوش آنکه باشی
[...]
میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۹
دل کیست، خراب صحبت تو
سرمست می محبت تو
داد دل زار ما ندادی
داد از دل بیمروت تو
روی تو ندیده جان سپردیم
[...]
میلی » دیوان اشعار » ترجیعات » بخشی از یک ترکیب یا ترجیعبند
... ال
... ال
جان یابد و از خوشی بنالد
چون در رحم اناث، اطفال
بدخواه تو باد تا دم مرگ
[...]