گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳۸

 

از زنگ لشکر آمد بر قلب لشکرش زن

ای سرفراز مردی مردانه بر سرش زن

چون آتش آر حمله کو هیزم است جمله

از آتش دل خود در خشک و در ترش زن

گر بحر با تو کوشد در کین تو بجوشد

[...]

مولانا
 
 
sunny dark_mode