گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴۱

 

اشکم ز بیقراری زد بر در چکیدن

افتادن‌ست آخر اطفال را دوبدن

از تیغ مرگ عاشق رنگ بقا نبازد

عمر دوباره گیرد چون ناخن از بریدن

فقرست و نقد تمکین‌، جاه‌ست وموج خفّت

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode