گنجور

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۱

 

هم مصلحت نبینی رویی به ما نمودن

زایینهٔ دل ما زنگار غم زدودن

زانجا که روی کارست خورشید آسمان را

با روی تو چه رویست جز بندگی نمودن

بر چیست این تکبر وین را همی چه خوانند

[...]

انوری
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶۷

 

خلقی‌ست غافل اینجا از کشتن و درودن

چون خوشه‌ های‌ گندم صد چشم و یک غنودن

گل‌ کردن حقیقت چندین مجاز جوشاند

بر خویش پرده‌ ها بست این نغمه از سرودن

گر نوبهار هستی این رنگ جلوه دارد

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode