گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۹

 

از پا نشیند ای کاش محمل‌کش هوس‌ها

زین کاروان شنیدیم نالیدن جرس‌ها

بازار ظلم گرم است از پهلوی ضعیفان

آتش به عزم اقبال دارد شگون ز خس‌ها

در طبع خودسر جاه سعی گزند خلق است

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode