گنجور

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۹

 

ای دل ز خویش بگذر گر میل یار داری

جز کار عشق مگزین گر عشق کار داری

ای آب زندگانی می بینمت مکدر

در دل مگر غباری زین خاکسار داری

بر من ز تند خویی تیریست هر نگاهت

[...]

۷ بیت
فضولی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳۵ - و له فی المدیحه

 

ای زلف عزم سرکشی از روی یار داری

مانا ز همنشینی خورشید عار داری

گویند از شهاب بود دیو را کناره

تو دیوخو شهاب چرا درکنار داری

آشفته‌حالتی چو پری دیدگان همانا

[...]

۱۳ بیت
قاآنی