گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۶۸ - وله ایضا

 

قدری شراب از رضیّ الّدین بخواستم

میداد وعده مدّتهای مدید بود

ناگاه دوش وعدة خود را وفا نمود

والحق ز خرّمی شب من روز عید بود

دیدم غلامکی و یکی ظرف مختصر

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۱

 

امشب که در چمن ز قدومش نوید بود

خلوت‌سرای غنچه گلستان عید بود

دیدیم در چمن عجب آیین اتّحاد

گل داشت ز خم کاری و بلبل شهید بود

یک عمر در میانة ما و نگاه دوست

[...]

فیاض لاهیجی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۰

 

محرومی وصال تو دل را نوید بود

صبح امید آینه، چشم سفید بود

در دیده می تپید چو بسمل به خون دل

کز تیغ دوری تو نگاهم شهید بود

شب داشتیم بزم خوشی با خیال تو

[...]

حزین لاهیجی
 
 
sunny dark_mode