گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۸۷

 

نتوان به پای سعی رسیدن به طور عشق

خوابیده تر ز زلف بود راه دور عشق

دست ستیزه در کمر بیستون کند

درهر سری که هست می تازه زور عشق

از ظلمت وجود که می برد ره برون ؟

[...]

صائب تبریزی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۲

 

خواهد نمک خمیر وجودت ز شور عشق

نانیست این، که پخته شود در تنور عشق

بر خود زدن نه پایه هر سست همت است

فرهاد کند جانی و، آن هم بزور عشق

چون سگ که اوفتد به نمک زار، دور نیست

[...]

واعظ قزوینی
 
 
sunny dark_mode