گنجور

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۹ - در مدح خاقان اعظم پیروزشاه عادل

 

حبل متین ملک دو تا کرد روزگار

اقبال را به وعده وفا کرد روزگار

در بوستان ملک نهالی نشاند چرخ

وآنرا قرین نشو و نما کرد روزگار

هر شادیی که فتنه ز ما فوت کرده بود

[...]

انوری
 

عرفی » قصیده‌ها » شمارهٔ ۱۷ - در مدح خان خانان

 

تابازم از وصال جدا کرد روزگار

با روزگار شوق چه‌ها کرد روزگار

آن دست را که بر نفکندی حجاب وصل

بند قبای هجر گشا کرد روزگار

آن جنس های فتنه که در شهر غم خرید

[...]

عرفی
 
 
sunny dark_mode