گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳۹

 

ای بی تو روزم از شب غم جانگدازتر

شب از هزار روز قیامت دراز تر

شمشاد و سرو اگرچه سرافراز عالمند

نخل قد تو از همه شد سرفراز تر

بیچاره کرد عشق توام گرچه پیش ازین

[...]

اهلی شیرازی
 

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۰

 

ای عارضت به بوسه ز لب دلنوازتر

آبت ز آتش همه کس جانگدازتر

شمعیست قامت تو که در جلوه ی جمال

هست از تمام کج کلهان سرفرازتر

آه از تکبر تو که بیگانه تر شوی

[...]

بابافغانی
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۱

 

ای قامتت ز سرو سهی سرفرازتر

لعلت، ز هر چه شرح دهم، دلنوازتر

از بهر آنکه با تو شبی آورم بروز

خواهم شبی ز روز قیامت درازتر

جان از تب فراق تو در یک نفس گداخت

[...]

هلالی جغتایی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۴

 

هر روز هست ناله مرغان درازتر

گلزار بی وفاتر و گل بی نیازتر

پیداست عیش مجلسیان را مدار چیست

می جانگداز و مطرب از آن جانگدازتر

دارند بلبلان همه زاری که در چمن

[...]

نظیری نیشابوری
 

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۳

 

ای دست تو به کینه ز دوران درازتر

چشمت ز حادثات جهان فتنه‌سازتر

چندان که آن صنم گره از زلف باز کرد

در وصف خویش کرد زبانم درازتر

شاید که دود از دل گردون برآورد

[...]

قدسی مشهدی
 

حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۳۵

 

با آنکه نیست از تو بتی دلنوازتر

از روز حشر، شد شب هجرم درازتر

دل شکوه از کدام جفای تو سر کند؟

هر شیوهٔ تو از دگری جانگدازتر

حزین لاهیجی
 
 
sunny dark_mode