گنجور

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۸

 

اکنون که روزگار به انصاف می نهد

در دست تو زمانی جهانی به اختیار

بر عادت قدیم به انصاف و عدل کوش

کز سروران رفته همین است یادگار

تا مایلی به مال، بلا همنشین تست

[...]

مجیرالدین بیلقانی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » مقدمهٔ نصرالله منشی » بخش ۳۰ - در تمجید از سخن‌شناسی پادشاه

 

درصد هزار قرن سپهر پیاده رو

نارد چنو سوار بمیدان روزگار

نصرالله منشی
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » ملحقات » قصاید » شمارهٔ ۲

 

دست چمن گرفت سر زلف آن نگار

تا مشکبوی گشت چمن همچو نوبهار

گر زانکه نوبهار ندارد به زیر زلف

پس در چمن به زلف چرا گشت مشکبار

بستان و باغ گاه نظاره به چشم خلق

[...]

ادیب صابر
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱

 

خواندم زروی حرمت و تمکین بیشمار

او را رضی ملوک و سلاطین روزگار

آن رکن و قطب دولت و ملت که مقتداست

در ملت پیمبر و در دین کردگار

عالم علی که همچو علی خصم شرع را

[...]

ادیب صابر
 

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۸

 

پیش لب تو حلقه به گوشم بنفشه‌وار

لب‌ها بنفشه رنگ ز تب‌های بیقرار

زان خط و لب که هر دو بنفشه به شکرند

وقت بنفشه دارم سودای بی‌شمار

من چون بنفشه بر سر زانو نهاده سر

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹

 

پیش صبا نثار کنم جان شکوفه‌وار

کو عقد عنبرین که شکوفه کند نثار

ای مرد با شکوفه چه سازم طریق انس

این بس مرا که دیدهٔ من شد شکوفه‌بار

جانم شکوفه‌وار شکافان شد از هوس

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۶ - در ستایش صفوه الدین بانوی شروان شاه

 

ای پردهٔ معظم بانوی روزگار

ای پیش آفتاب کرم ابر سایه‌دار

صحن ارم تو را و در او روح را نشست

حصن حرم تو را و درو کعبه را قرار

هر سال اگر خواص خلیفه برند خاص

[...]

خاقانی
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۹ - بدین قصیده شرف الملک بوعلی را رثا کند

 

ای بی خبر ز نیک و بد گشت روزگار

از خوب غفلت آخر یک راه سر بر آر

در عالم فنائی دل در بقا منه

در کلبه عنائی رامش طمع مدار

در ساحل رحیلی برگ سفر بساز

[...]

سید حسن غزنوی
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۰ - در مدح بهرام شاه غزنوی گوید

 

اکنون که تر و تازه بخندید نوبهار

ما و سماع و باده رنگین و زلف یار

بی زلف یار و باده رنگین و بی سماع

خود آدمی چگونه زید وقت نوبهار

ای نوبهار خاسته پا از چمن مکش

[...]

سید حسن غزنوی
 

عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸

 

ای در غرور نفس به سر برده روزگار

برخیز و کارکن که کنون است وقت کار

ای دوست ماه روزه رسید و تو خفته‌ای

آخر ز خواب غفلت دیرینه سر برآر

سالی دراز بوده‌ای اندر هوای خویش

[...]

عطار
 

ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۳۵

 

در ابتدای کون جهان آفریدگار

بر نام خسرو از پی این عقد نامدار

بر اصل چهار طاق عناصر به پای کرد

نُه پوشش فلک همه از رایش استوار

دیبای خسروانی اخضر برو کشید

[...]

ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۳۷

 

چون بر زمین طلیعۀ شب گشت آشکار

آفاق ساخت کسوت عباسیان شعار

پیدا شد از کرانۀ میدان آسمان

شکل هلال چون سر چوگان شهریار

دیدم ز زر پخته برین لوح لاجورد

[...]

ظهیر فاریابی
 

ظهیر فاریابی » ترکیبات » شمارهٔ ۳

 

خیز ای نگار جشن خزان را بسازکار

ما را بس است صورت روی تو نو بهار

در پیش لاله و گل رخسار عارضت

منسوخ شد حدیث گلستان و لاله زار

داری بنفشه بر طرف چشمه حیات

[...]

ظهیر فاریابی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۴ - مدح سلطان رکن الدین ارسلان بن طغرل

 

چون خرقه گشت بر کتف شب ردای قار

شد غرق در غلاله زر فرق کوهسار

متواریان پرده غنچه شدند زود

گلهای رخ گشاده بر این سبزه جویبار

از توتیای شام تهی مانده چشم ماه

[...]

اثیر اخسیکتی
 

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۸۷ - و قال ایضآ یمدح الصّدر السّعید رکن الدّین صاعد

 

منّت خدایرا که علی رغم روزگار

منصور گشت رایت صدر بزگوار

آمد سوی مقّر شرف باز دوستکام

تایید بریمینش و اقبال بر یسار

سلطان شرع خواجۀ سلطان نشان که یافت

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » ملحقات » شمارهٔ ۱۳ - و قال فی الشکایة

 

یا رب تو آگهی که درین اندر سال عمر

روزی بکام من نگذشتست روزگار

از گونه گونه محنت و رنج آن کشیده ام

در مدت حیات که بیش آید از شمار

وینک رسید مرگ بنزدیک و لامحال

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۱۴ - و قال ایضاً یرثی الصّدر السّعید رکن الدّین مسعود

 

طوفان فتنه آمد ازین ابر فتنه بار

یارب چه فتنه هاست که گشتست آشکار

مادر غرور دولت و ناگه ز گوشه یی

دست زمانه زیر و زبر کرده کار و بار

جز غدر نیست قاعدۀ روزگار و خلق

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - فی نعت سیدالمرسلین و خاتم‌النبیین محمدالمصطفی (ص)

 

دنیا واهل دنیانزدتوهردوخوار

یک مشت خاک برسریک مشت خاکسار

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۶ - و قال ایضاً یمدح الصّدر رکن الدّین صاعد

 

این موسم مبارک و مانند این هزار

در خرّمی بسر بر و در خوشدلی گذار

کمال‌الدین اسماعیل
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۱۴
sunny dark_mode