گنجور

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۱۱۰ - در مرثیت سیدالشهدا علیه السلام و ذکر مصائب آن حضرت و اهل بیت او گوید

 

روز دهم ز ماه محرم به کربلا

ظلمی صریح رفت بر اولاد مصطفی

هرگز مباد روز چو عاشور در جهان

کان روز بود قتل شهیدان به کربلا

آن تشنگان آل محمد اسیروار

[...]

قوامی رازی
 

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۱۱۴ - در توحید و پند و زهد گوید

 

ای از خدا عزوجل بر تو آفرین

تا آفریده چون تو دگر گیتی آفرین

آن را کن آفرین که جهان را بیافرید

تاباشد از ملائکه بر جانت آفرین

آن پادشا که حلقه درگاه ملک او

[...]

قوامی رازی
 

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۱۱۸ - ترکیب بندی است که در توحید و زهد و پند و منقبت پیغمبر «ص» و امیرالمؤمنین «ع» و شیعیانش گفته

 

جز آفریدگار جهان آفریده نیست

بشنو که کس چنین سخن از کس شنیده نیست

تا زنده ام جز این نرود بر زبان من

زیرا که کس مرا جز ازو آفریده نیست

مادر مرا که زاد و بپرورد و شیر داد

[...]

قوامی رازی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode