گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۹

 

گوشی که در حلقه او بود لفظ تو

مالیده سفاهت هر بدگهر شده است

چشمی که خاک درگه تو سرمه داشتی

راه ذهاب چشمه خون جگر شده است

بودی نیام تیغ فصاحت زبان من

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۳

 

ای با خدای و با همه خلق خدای راست

از داد و راستی همه پیروزئی تراست

ملک تو همچو رنج بداندیش تو فزون

رنج تو همچو ملک بداندیش تو بکاست

طبع تو پاک و جان تو پاک و تن تو پاک

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۵۸

 

تا آفریدگار مرا رای و هوش داد

بی کس ترم نیاید از خویشتن بیاد

آن روزگار شیرین چون باد بر گذشت

این روزگار تلخ همان بگذرد چو باد

گر باز روزگار مساعد شود مرا

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۳

 

ای چون بهشت مجلس و چون آسمان حصار

تا روز حشر باد در او شاد شهریار

دیوارهاش محکم و عالی سپهروش

ایوانهاش خرم و رنگین بهشت وار

مغز اندر او نیابد چیزی بجز نسیم

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۴

 

ای افسر زمانه و ای شاه روزگار

از دولت آفرید ترا آفریدگار

رادی وراستی است ترا روز و شب سخن

مردی و مردمی است ترا سال و ماه کار

باشد شکار شاهان دائم تذرو و کبک

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۹

 

هرگه که من به زلف وی اندر نگه کنم

شادی و خرمی ز دل خویش برکنم

گردد روان سرشکم و گردد تپان دلم

گردد نژند جانم و گردد نوان تنم

هرگه که دست بر شکن زلف او برم

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۳

 

هان صائم نواله این سفله میزبان

زین بی نمک ایا منه انگشت بر دهان

لب تر مکن به آب که طلق است در قدح

دست از کباب دار که زهر است توامان

با کام خشک و با جگر تفته در گذر

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۸

 

آن کس که گشت ایران ویران بدست او

بسپرد جان بدولت بر شهریار نو

همچون فراسیاب کهن بود جان بداد

بر شهریار پور سیاوش بنار تو

آید چنو سوار دگر بر زمین اگر

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۰

 

اکنون دهند خصمان ای شاه کام تو

واکنون کنند جان جهان را بنام تو

گر تو یکی پیام فرستی بشاه روم

آید بسر بخدمت دارالسلام تو

هستند نامدار تو شاهان این جهان

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۱

 

ای شهریار یار تو بس کردگار تو

اندیشه نیست گر نبود خلق یار تو

تو دستگیر خلقی واو دستگیر تو

تو گوش دار خلقی و او گوش دار تو

ایزد ترا ز خلق جهان اختیار کرد

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۲

 

ای خسرو جوان و جوانبخت گاه نو

در خور چو اول شب شوال ماه نو

فرخنده باد بر تو و بر دوستان نو

این مجلس پرآئین وین بزمگاه نو

هستی تو یادگار فریدون و همچو او

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۸

 

ای نیزه تو گوی و دل دشمن انگله

خصم تو روبهست و حسام تو بنگله

با خوی تو نه مشک بکار و نه غالیه

با روی تو نه شمع بکار و نه مشعله

شیرین حدیث شاهی و شیرین مناظره

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲۲

 

ای نیکخوی مردم ای نیک خوی شاه

تو نیکخواه شاه و ترا بخت نیکخواه

اندر میان رزم نمانی مگر بشیر

اندر میان بزم نمانی مگر بماه

هم آلت نبیدی و هم آلت سلاح

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲۵

 

بر وی تو بروشنی از مهر و ماه به

زلفین تو ببوی ز مشک سیاه به

تو چون بنفشه ای و دگر نیکوان چو کاه

دانی هر آینه که بنفشه ز کاه به

گر من دل کسی بنوازم مشو ز جای

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳۰

 

ای گشته یادگار ز کردار تو شهی

دیدار تو مبارک و گفتار تو بهی

از هر بهی بهی تو و بر هر سری سری

از هر مهی مهی تو و بر هر شهی شهی

یا دادنست و یا ستدن کار تو مدام

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳۹

 

ای پیشه تو رامش و پیروزی و بهی

گل رفت و لاله رفت و ترنج آمد و بهی

از دست لاله رویان گل بوی و می ستان

بفزای بر ترنج و بهی رامش و بهی

داد تو روزگار ز دولت همی دهد

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۰

 

ای طبع تو سرشته ز رادی و راستی

دور از روان تو کژی و نارواستی

میرا خدای راست سوی راستان بود

زانست راست کار تو دائم که راستی

چیزی که خواست بر تو ندید است خصم تو

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۷

 

آن ماه سرو بالا آن سرو ماه روی

از روی او دلم نشکیبد به هیچ روی

چشمم ز مهر ماهش گشته بسان ابر

جسمم ز عشق سروش گشته بسان موی

اشک و رخم ز عشقش چون برگ در خزان

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۸

 

ای میر اگر تو قصد بخان حرم کنی

اطراف او برتبت باغ ارم کنی

زی دشمنان تمام بدست الم دهی

با دوستان حدیث بلطف و کرم کنی

هنگام جنگ روی زمین بی عدو کنی

[...]

قطران تبریزی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode